شاید این مثال کلیشه را همهی ما بهوفور شنیدهایم که میگویند طول زندگی مهم نیست و عرض آن اهمیت دارد. اما درواقع همین مثال، معیاری مهم و عامیانه
برای سنجش و خطکشی است در بسیاری چیزها، خاصه در بحث رفاقت.گاهی
دوستیها آنچنان عمیق و بهاصطلاح دلی میشود که احساس میکنی از بدو تولد با دوستت زیستهای و محشوری. داستان شروع دوستی من و آقای شهبازی نیز به همین سیاق ارجاع میخورد به اواسط دهه هشتاد و هیجانات شیرین وبلاگ نویسی آن دوره.آن زمان آقای شهبازی شاعر و نویسندهای نامآشنا بود که انتشار چندین کتاب و اشعار و مقالات ادبی از ایشان نزد اهالی ادبیات و هنر، به این اشتهار دامن زده بود، ایشان در وبلاگش به نام «پرنده هم که باشی» اشعار و دستنوشتههایش را منتشر میکرد.من نیز به اقتضای فعالیت و علاقه در وبلاگم تحت عنوان «چو ایران نباشد تن من مباد» به موضوعات اجتماعی و... میپرداختم.آن روزها، روزهای شیرین و خاطره سازی بود که در معیت جمعیتی ۱۰۰ نفره از دوستان عالِم و دغدغه مند پیش میرفت و به نظر نمیرسد دیگر تکرار شودپس از آن و در اوایل دهه ۹۰ آقای شهبازی با انتشار فصلنامه ادبی "درگاه" پلی گشود به بازتاباندن انوار هنر و اندیشه ادیبان نویسای لرستان و غرب کشور ...درگاهی که تاویل واقعی نام خویش بود و نزهت مسیری در مرغزار اندیشهجذابیت درگاه از آن جهت رو به تزاید بود که هر شماره به بررسی کارنامه هنری یا ادبی یکی از اهالی حوزه ادب و هنر استان و کشور اختصاص داشت از اساتید ارجمندی همانند هوشنگ رئوف تا مرتضی جزایری و آفاق شوهان و ...در طی چهار سالی که «درگاه» در فضای رسانهای کشور جریان ساز بود، با لطف و مساعدت جناب شهبازی همزمان با انتشار هر شماره، چند نسخه نیز در تهران به دست بنده میرس روز سرد زمستانی در جمع گرم سالمندان خرمآبادی+ تصاویر...
ادامه مطلبما را در سایت روز سرد زمستانی در جمع گرم سالمندان خرمآبادی+ تصاویر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : abdy2007 بازدید : 47 تاريخ : جمعه 24 تير 1401 ساعت: 19:54